الناالنا، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

دخترم النا

بدون عنوان

1393/12/12 11:29
نویسنده : بهار
108 بازدید
اشتراک گذاری

خدایا ...
دلم ميان اين همه آدم ...
ميان اين همه پيچيدگي ...
ميان اين همه تکلف ...
ميان تمام قفل هايي که ...  قصد باز شدن ندارند ...
... 
فقط کمي ... سادگي مي خواهد ...
و دلم کسي را مي خواهد که نپرسد :
"حواست به من هست ؟ "
فقط بيايد با اندکي نگاه ...

آرام بگويد :

"حواسم به تو بود ! " 
دلم ...
بودن مي خواد ...
ميانِ اين همه ضمير ...
دلم ...
معجزه مي خواهد ...
در حدِ خدايي بودنت ...
دلم ...
کمي آرامش مي خواهد ...
آرامشي عميق ...
آرامشي پر از حضورِ تو ...
بودنِ تو ...
نفس هايِ تند تندِ تو ...
راستي خداييِ خوبِ من ...
دلم هواي ديروز را کرده ...
ديروز را ... يادت هست ؟! 
هوايِ روزهايِ کودکي را ...
دلم ميخواهد ...
دفتر مشقم را باز کنم و ... دوباره تمرين کنم ... !!
دلم ميخواهد مثل ديروز ...  قاصدکي بردارم ...
آرزوهايم را به دستش بسپارم تا ... براي تو بياورد ...  الفباي زندگي را ...
ميخواهم خط خطي کنم ...
تمام آن روزهايي را که ... دل شکستم و ... دلم را شکستند ...
دلم ميخواهد اين بار ...
اگر معلم گفت در دفتر نقاشي تان ... هر چه ميخواهيد بکشيد ...
تنها و تنها نردباني بکشم ... به سوي تو ...
دلم ميخواهد اين بار ... اگر گلي را ديدم ... آن را نچينم ...
تقديمش کنم به نگاه مهربانت ...
دلم ...
خيلي چيز ها مي خواهد ...
راستي ... 
خدا !
مي شود باز هم كودك شد ؟؟!!
من ...
دلم برايِ نگاهِ معصومِ کودکي ام ...
حسابي تنگ است ... !

 
پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)